بسم الله الرحمان الرحیم- نظریات شخصی است- نیم نگاهی به مقاله- دانشجویان! اینترنت را رها کنید- برگرفته -از روزنام اطلاعات- 15 اسفند-گفت وگوئی اسکات اریک کافمن- با مارک باوئرلین استاید دانشگاه ایموری درباره وضعیت اساتید-در ایالات متحده امریکا-مارک باوئرلین- استاد دانشگاه ایموری – اخیرا با نگارش یادداشتی در روزنامه نیویروک تایمز-از –": معنای استا دانشگاه بودن:" سخن گفته است- او در طرح این مسئله برنقش استاد به عنوان کامل از ": اقتدار اخلاقی": تاکید کرده است- از دید باوئرلین:" در حال حاضر بنابر دلایلی چنین امری درخصوص بسیاری از اساتید صدق نمیکند- وشماری از انها- به ورشکستگان بی اعتبار اخلاقی:" بدل شده اند-جناب اقای اسکات اریک کافمن در گفتگو با اقای مارک باوئرلین را نگاهی انتقادی میخوانید ایشان بیان میکند-که دانشجویان بعلت مشکلات اقتصادی ان خصوصیات که درسا لهای بین شصت وهفتاد داشتند امروزه ندارند بعلت انکه میبایست هزینه دانشگاه خودرا دربیاورند واز بورس هم خبری نیست0- ولی هنوز تاجر مسلک نشدند- مسئله این نیست- مسئله دقیقا ان نرم افزار سیاسی است که در دانشگاه مطرح میشود- که از یک اخلاق ورشکسته معنادار وجهت دار سیاسی استعماری وفرصت طلب- وبرتری طلب ومنافع طلبسر چشمه میگیرد- سال اول-در دانشگاه لندن- که تنها فرد مسلمان کلاس بودم خانم استاد فرمودند- شما اگر ساعت بعد بیکار هستید یک خانم استاد میخواهد-با شما گفتمانی داشته باشد- من در کلاس نشستم- خانم استادبسیارزیبا وتاحدودی چاق مناسب زیبا- وارد شدند وبر روی سکو رفتند وپشت تریبون قرار گرفتند باحالت غم زده ای فرمودند چون شما مسلمان هستید من میخواهم یک مقدار اطلاعات به شما بدهم—ایشان پرسیدند شما اقای بندر بن سلطان میشناسید-؟؟ ومن گفتم برای اولین بار اسمش را میشنوم- خیلی تعجب کرد – درطول بحث متوجه شدم که ایشان همه مسلمانان را وهابی میداند؟؟!! وهمه عاشق اقا ی بند بن سلطان هستند- چهره سیاسی اسلامی ناب الهی- ایشان فرمودند که این مردهیچ سوادی ندارد وهیچ ارزش سیاسی ندارد وفقط یک سیم تلفن بین امریکا ودربار وهابی است امریکا برای ایشان یکصدوهشتادخانم دراختیار ایشان گذاشته است که بعضی ازانها ستارگان درجه اول هالیوود هستند وایشان یک بعداز دیگری رها کرده است ودیگری حتی یک تلفت خشک وخالی نکرده است وچیزی هماز لحاظ مالی به انهانداده است جز چهارنفر که برای انها- خانهای مجلل خریده است ومابقیه ماجرا- این سئوال برای من بوجود امد پس چرا رسانه های امریکا حرفی نمیزنند- وحتی جهان عکس ایشان نشان زیک موزونی سرزدن بقول خارجیان- تریم- ولباس ها تریم ویک لبخند داودواربرلب که امروزه تبدیل به یکمرد ریشوی سیبلوی غیر تریم وناموزن شده است ونقش جلادهای کاخ انگلستان حتی برای مسلمانان بازی میکند وپاداش های انچنانی میگیرید ودانشگاه بعلت مسائل سیاسی کشوری ومنافعی دربر دارد دراینباره سکوت میکند ودرپشت صحنه درلندن وهابیت را تقویت میکند وچنین افرادی نیازداردکه به انها فراموسنری گفته میشود- دراختیار داشته باشد که دانشجویان هم اینچنین تربیت کند- وشخصی مانند –پائولا-و- فرانچسکا که جزو شخصتهائی دربخش دوزخ در کمدی دانته- تربیت شوند – که مقالاتی برزخی گرچه یک متن فلسفی را تعقیب میکند- ونه به اسمان عروج میکند ونه در جائی مشخص بر زمین میاید وسرانجام هیچ خروجی قابل تامل بدست نمیاید- اگر درلغات- عربی دقت کنید- درمسائل فیزیک-که دراتباط با جهان قبیله ای ودرحال کوچ لغات زیادی ساخته شده است وفضاراهم بخوبی تبین میکند وبدنبال بلاغت وفصاحت است ولی از متافیزیک انسان و جهان- یک اطلاعات بسیار محدود وبسیار سطحی- وبعضی غلو امیز وغیر اکادمیکی است واگر درلغات انگلیسی فعلی مطالعه کنید علاوه بر بسط فیزیک- لغاتی درباره عقل واحساس- تاحدی درحال گسترش داده است ولی بسیار سطحی است-میتوان گفت فیزیک یک دریای تاحدی روشن است ومتافیزیک حنتی درعقل واحساس اقیانوس تاحدی تاریک است و اهمیت در باره فیزیک است وسیاست هم درهمین جهت است- جناب استاد اریک کافمن میفرمایند—من در اواخردوران تدریس دانشگاهی بر گذاری کلاس های نگارش بر اساس –رتوریک- یعنی شفائی-بصری را اغاز کردم- نه به این سبب-که به ادبیات بی تفاوت بودم بلکه به این دلیل-که مهمترین مسئله را دراین گونه کلاس ها- شیوهنوشتن وارتقای تفکر انتقادی میدانستم- اقای اسکات-میگوید- به نظرم میرسد- که شماباور دارید- که ابژه- منطق وملاک- تحلیل-متن ادبی دربرابر- فیلم ویا کتاب کمیک—ارزشی- معادل م-خودتحلیل دارد- چرا اینطورفکر میکنید-؟؟- اقای-باوئرلین-میفرمایند—نه اقای اسکات- این طورنیست—من ابژه تحلیل را از خود تحلیل مهمتر میدانم- وبه نظر حقیر هم همین طور است محتوارا باید بامنطق وعقل وملاکهای تائید شده عقل و-وحی سنجید بلاغت وفصاحت ارزش ادبی را بالارا میبرد ولی دیدگاه ارزش محتوائی را بالا میبرد- اقای اسکات میفرماید- باید اهمیت گذشته را یاداورشویم وبه امور مغفول در فرهنگ عمومی وفرهنگ جوانان را دوباره توجه کنیم- درحالیکه ایشان متذکر شدبعلت اقتصاد ومسائل دگی تغیراتی رخ داده است که بدهم نبوده است ودرحقیقت برای حل مشکلات لازم بوده است- ان فرهنگ بر کدام ابژه تحلیلی درست مینماید؟؟ ایا کتاب کمدی الهی دانته- امروزه میتواند دارای اهمیت –تاریخی –سیاسی ودینی داشته باشد-؟؟ قریب به این مضمون—در زمان قرون وسطا- درمراحل اولیه دین مسیحیت زنان درکلیسادر ردیف برابر ومقابل مردمی نشستند- جوانان ومردان مداوم به انها نگاه میکردند وشایدانهاهم لبخندی میزدند وچند بار واعظ فرمودند شما زنان حواس من راذ پرت میکنید ومن قادر نیستم حواس خودرا جمع کنم از ان به بعدپشت مردان بنشنید شما زنان شیطان به سرعت درشمانفوذ میکند واز طریق شما شیطنت به مردان هم سرایت میکند- ومن بایدخودرابزنم تاشیطان بیرون رود ولی حق این است که اول شمارابزنم وسپس خودرا عده ای پرسیدند- مسلمانان که زنان درعقب مینشنیند-انهارامساوی بامردان میدانند وما چطور واعظ فرمودند مامانند- مسلمانان فکر نمیکنیم- مازنان بعلت نفوذ شیطان به سرعت درانها رخ میدهد-درجه دو میدانیم وچناچه مودب نشوند از کلیسا اخراج میکنیم- ادامه مقاله- لذا اشنائی با پدیده-های تاریخی – فرهنگی – وسیاسی-( که استدلال اشنائی هرش درپروژه ادبیات فرهنگی است-) برای تفکر انتقادی اهمیتی حیاتی دارد—درواقع پرسش اصلی ان است که چه چیزمهم شمرده میشود – افرادی که تصور میکنند- تفکر انتقادی به سادگی از طریق خواندن -مرد دیوانه-نیز مانند مطالعه اثر سترک- بهشت گمشده- ایجاد میشود- وگسترش میابد؟؟ بسیار ساده اندیش هستند—اشنائی با پدیده های تاریخی – فرهنگی – سیاسی – بر ای تفکر انتقادی اهمیتی – حیاتی دارد- درواقع پرسش اصلی ان است که - چیزی مهم شمرده می شود-– ما به کتاب های بزرگ ومحصولات فرهنگی سطح بالا نیاز داریم- اثاری برامده ازنبوغ وبا اهمیت تاریخی- سیاسی- ودینی- تولیداتی که درطول زمان همچنان محبوب باقی ماندهاند—کیفیت زیبا شناختی بلائی دارد- و طیف وسیعی از تجارب انسانی را دراختیار جوانان قرار میدهند- از اینجهت هویت—حقانیت سیاسی- یا ایدولوژِ- نمیتواند معیار مناسبی برای انتخاب باشد-(و این گفته که همه چیز- درنهایت سیاسی است- عقیده- جزمی – وزیان بار است)- از این زاویه مارکس مانند- ادموندبرک-نظریه پرداز وسیاست مدار ایرلندی—همه چیز میتواند بعد سیاسی هم داشته باشد وسیاست یک ابزار است برای تحقق محتوای ایدولوژی وهمهچیز میتواند ابزار تحقق محتوای ایدولوژی گردد ومنطق وملاک سیاست-منشا وشعله گرفته از ملاک –ایدولوژی است- ومحتوای ایدولوژی جاری وساری درهمه چیز میکند- انهم به شرطی که محتوای ایدولوژی – شناخته شده باشد- که امروزه- ایدولوژی- سیاست چون طرح های نظامی – تاحد زیادی سری است وبیشتر کانون درخروجی ان است که اب تاب داده میشود- ودوم امروزه در دانشگاه های جهان محدودیت شناخت مکاتب وحقایق است که ریشه درتبعیض دارد وبه گفته عظمت امام صادق علیه السلام اقتصادتنها بومی سرانجام به نابودی اقتصاد- می انجامد وجمع نکردن افکار درست دیگران- یکدین ناقص ایجاد میکند که امروزه درغرب مطرخ است-کنار گذاشتن- فضای مجازی –که تنهامنبع نشان دادن تفکرات ومتافیزیک انسانها است ومنبه ثانی مناسبی دیگروجودندارد نشان دهند عملکرد وخروجی تمدنها واموزش وپرورش جهانی است که بسیارمهم است ومیتوان انرامحک زد ونواقص انرا شناخت وبرطرف کرد- نه انکه دران غرق شد وانرا مبنای حرکت زندگانی خود کرد و فضای دیگر ی نیست که فرد افکارخودرا بیان کند واز افکار دیگران مطلع شود- البته فضای مجاز میبایست چون دانشگاه- جریان استاد – شاگرد رابوجود بیاورد- اخیرا اساتید سیاسی امریکا این سئوال را مطرح کردند- که اقای ترامپ بعداز انکه سوگند ریاست جمهوری خودرا خورد که قانون اساسی امریکا تحقق میدهد وانچه به نفع ملت است عمل میکند ودین مسیحت راهم بکار میبدند—یک سایت درتویتر- باز کرد- ایشان سیات مدران ورسانه هارا بعضی ها معتقدهستند میخواهد درقهوه جوش رحمت بجوشاند تاتصفیه شوند- گرچه مرسوم مصطلح نیست – ولی ایشان چنین تشخیص داده است وبسیاری این عمل را ناشایست میدانند- که مداوم برتراز رسانه ای امریکا وسیاست امریکا یک سرگردن خودرا بالاتر دیده است وخودرامیخواهد رسانی کند-که کار درستی نیست- باید گفت علم سقوط نمی کند –عالم سقوط میکند سقوط سیاست ودانشگاه به معنای سقوط عالم است واین سیاست شیطانی است که موضوعات کلیدی رااز تحقیق کردن منع میکند وموضعات بی ثمر درسیاست وعلوم انسانی را موضوع تحقیق قرار میدهد-ادامهدار